موضوع:زندگی از نگاه نوجوانی 16 ساله

                                      بسمه تعالی

امروز فوق العاده حوصلم سر رفته بود، ودل به انجام درس و مشق هایم نمیدادم تا اینکه فکری با ارزش به ذهنم رسید و  آن فکر این بود که اگر جوانی 16 ساله بودم چه میکردم؟!

در عین حال که مشغول فکر کردن بودم به برادرم نگاهی کردم و گفتم:اگر من پسر بودم اول از همه به قیافه خودم میرسیدم ، دوم اینکه دیگه تو خونه دوام نمی آوردم و همیشه در خیابان ها ول میگشتم و به دخترا تیکه می انداختم و به درس و مشقهایم اهمیت نمیدادم .

سعی میکردم برای خودم یک ماشین دستو پا کنم که جنس مخالف (دخترا) حداقل به من یک نگاه بکنند. حداقلش یک ماشین پیکان گوجه ای جوانان بود که با اون رنگش نظر همه رو جلب میکرد .

همیشه بلوتوث گوشیمو که جی ال ایکس بود روشن میزاشتم و در خیابان ها و پارک ها دنبال کیس مناسب میگشتم تا سر کارش بزارم. همیشه با پیکان گوجه ای صفر کیلومترم برای دخترا بوق میزدم و با پسرا جنس مخالف رو سرکار میزاشتیم، خیلی حال میداد. یادمه تو بچه گی برا صفاش که بخندیم رو دخترا تٌِف میکردیم و بعدش فرار میکردیم  اون دوران هم عالمی داشت .همیشه منتظر بودم یکی بهم اس ام اس بزنه.

ولی چون صدام نازک بود همه فکر میکردن دخترم و من هم از صدام سوء استفاده می کردم و آن ها را سر کار میگذاشتم.

                                   .........این بو انشاء من........

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: